محمود توسلی به هنگام توصیف شهرهای کویری ایران نیز بر وحدت و کل بودن آنها تأکید می کند: شهرهای مرکزی ایران مجموعه ای از محلات متجانس و بدون پیوند داشته است. علی رغم جدایی قوی و مشخص محلات شهری از لحاظ اداری، قومی، مذهبی و شغلی، از نظر کالبدی مجموعه شهر یکپارچه، پیوسته و اجزاء آن در ارتباط بوده است (توسلی ۱۳۶۸، ۲۸).

در نتیجه همان طور که اشاره شد، عناصر و بناهای مختلف موجود در شهرهای سنتی اسلامی در کلافی از معابر و شریانهای ارتباطی، مجموعه واحد سازمان یافته و شکل گرفته ای می سازند. این فضا با پیچ و خم های محافظ آن، به شکل فرمهای مدور حونی است که با نقشه گسترده شهر اروپایی در تضاد است. راههای ارتباطی که گاه مخفی اند، از تمام شهر، خانه واحدی می سازند. بدین ترتیب شهر صرفا به عنوان معماری مطرح نیست، بلکه با کسانی که در آن زندگی می کنند مطرح می شود. خود کلمه شهر، جامعه ای را به ذهن متبادر می سازد که باید منسجم، گرم و متحد باشد. در این صورت خیابان ها و کوچه ها به منزله راهرو و خانه ها به منزله طاق هایی هستند که یک خانواده از آنها استفاده می کند. تمام شهر یک خانه را تشکیل می دهد (بمات؛ 1369: 87).

ساختار شهر اسلامی به منظور ایجاد محدوده های متمایز فضای عمومی و نظام رفت و آمد، به فضاهای بین خانه ها و محل های استفاده همچون مغازه ها و حجره ها محدود می شود. این نظام کاملا متفاوت با مدل برنامه ریزی غربی است که اولویت را به معابر می دهد و مکانهایی را برای خیابان و تجمع عموم حفظ می کند و قطعاتی از زمین را برای استفاده های مختلف و نیز تقسیم بندی های فرعی که به میدان منتهی می شود، در نظر می گیرد (شوهانی ۱۳۹۱).

به تعبیر دیگر شهر اروپایی اهمیت ابتدایی را برای شبکه­ای متشکل از خیابان­ها و میادین می­داند که دورنمای مس مشتمل بر اماکن طبیعی را در دسترس فرد قرار می دهد. در حالی که شهر اسلامی در اصل پاسخ گوی مسأله ست در صحرا یا دورنمایی عاری از مکان با گسترشی یکنواخت و بی پایان است. آن آبادی که بهتر بتواند با صحرا مقابله کند، باید طرحی حونی متراکم و مبتنی بر موضع شناسی داشته باشد. بنابراین شهر اسلامی از الحاق خانه های حیاط دار محصور به یکدیگر شکل گرفته و آن چه به صورت وقفه در فاصله بین این خانه های به ظاهر نامنظم، ولی در واقع مزین به مراعات نظام اجتماعی اسلام، باقی مانده به فضای شهری تبدیل شده است. پس کوچه بن بست که مشخصه این شهر است، در واقع تجلی متأثر از محیط واحد خانوادگی است (نوربرگ شولتز؛ ۱۹۸۰: ۱۰۷).

وحدت شهرهای دوره اسلامی ایران مورد گواهی متفکران دیگر نیز می باشد. کیانی از سه رکن مهم شهرهای اسلامی شامل ارگ، شهرستان و ربض یاد می کند . تشخیص این نظم و تعمیم آن به شهرهای اسلامی پیش از آن که سندی برای چگونگی سازمان فضایی در شهر اسلامی باشد گویای وحدت سبکی آنهاست. شرح محققان درباره خصوصیات مشترک شهرهای اسلامی ایران غالبا گرایش به ذکر عناصر اصلی شهر دارد. اگرچه نمونه ای که نظم میان عناصر را انتزاع کرده باشد و به عنوان سبک شهر اسلامی عرضه نماید در دست نیست، اما از اشتراک نظرات نسبت به عناصر خاص می توان به اهمیت نقش آنها در ذهن محققان دست یافت. محمود توسلی با تکیه بیشتر به مرکز شهر، آن را به عنوان پدیده ای خاص مورد بررسی قرار میدهد. مرکز شهر از عناصر اصلی شهر شامل مسجد جامع، بازار، مدرسه علمیه، میدان، تکیه، حمام و کاروانسرا تشکیل می شده است و ارتباط قوی فضایی میان عناصر مجموعه مرکز شهر وجود داشته است (کیانی؛ ۱۳۶۵: ۱۸).

آثار این شیوه از سازمان شهر هنوز در شهرهای تاریخی ایران باقی و قابل ارزیابی و تشخیص است. انتزاع ذهنی از نظم میان عناصر مذکور مدل واحدی از سازمان فضایی شهر اسلامی ایران را به دست می دهد: شهری برای همه ساکنان، دارای وحدت فضایی و عملکردی که عناصر نیمه مستقل آن عمومی بوده و در خدمت همه شهروندان هستند. شهرهای ایران در نخستین سده­های ظهور اسلام، هنوز فرصت تبدیل آیین به فضا و شکل را نیافته اند. مهمترین رویکرد آنها پرهیز از سازمان دو قطبی باستانی و بنیاد شهری عدالت محور و برابر اندیش است.

استقرار حکومت­های جدید و قدری فاصله با روحیه برابرنگر صدر اسلام، احیای ساختارهای کهن را تا حدودی در پی دارد. اما تفاوت جهان بینی و ذهنیت حاکمان مسلمان، حتی آنها که زی مردمی را قدری از دست داده بودند، مانع ظهور سازمان فضایی گذشته می شود. شهر جدید دوره اسلامی درون حصار شکل جدیدی به خود می گیرد. همه طبقات داخل حصار جای دارند و در میان آن نیز قلعه ای، غالبا احیا شده قلعه قدیم، محل استقرار حاکم است. اما شهر یک کل به نظر می آید و عناصر شاخص سازمان فضایی آن همچنان مؤید اصالت جامعه و عملکردهای عمومی وابسته به زندگی اجتماعی است: محله، میدان و کاروانسرا به مثابه کل­های کوچک، مسجد جامع و عناصر وابسته به مثابه مرکزیت شهر و بازار، ساختار شهر را شکل می­دهد. در همه اینها عنصر اصالت عامه وجود دارد که سیمای شهر اسلامی را شکل می­دهد.

شهر اسلامی


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها